دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز چیست؟
مقدمه ای بر دیفای (DeFi)
متمرکز بودن جزو ویژگیهای جدانشدنی بازار مالی سنتی است. منظور از «متمرکز» کنترل و تصمیمگیری درباره پول (در کل سیستم مالی) یک کشور توسط مسئولان و بانک مرکزی (افراد و گروهی مشخص) است. به عبارت دیگر جریانات مالی یک کشور به طور متمرکز توسط مقامات دولتی و سیاسی همانجا کنترل میشود؛ تصمیمگیری درباره چاپ پول، جریان و عرضه پولها و دیگر موارد همگی بر عهده آنها قرار دارد. با ظهور مفاهیمی همچون دیفای (DeFi) این نحوه مدیریت رفته رفته تغییر خواهد کرد.
داخل سیستم مالی سنتی که اکنون حاکم بر دنیا است، مردم اختیار داراییهای خود را، به منظور دریافت سود، به نهادهایی نظیر بانکها میدهند، نهادهایی که همچنان در بالادست، تحت اختیار دولت و به عبارتی افرادی خاص قرار دارند. مشکل چنین سیستمی قرارگیری کنترل آن به طور متمرکز در اختیار افرادی خاص مشخص است. این متمرکز بودن، ریسک خطرات ناشی از آن را به شدت افزایش میدهد. یکی از راهکارهای جایگزین که مشکلات سیستم مالی سنتی را برطرف کرده است، سیستم مالی غیر متمرکز یا همان دیفای اتریوم به شمار میرود. اما این مفهوم چه تاثیری بر حوزه بلاک چین و ارز دیجیتال خواهد داشت؟
بلاکچین و نظام اقتصاد جهانی
توانایی فناوری بلاک چین برای اخلال در سیستم کنونی اقتصاد جهانی دیگر بر کسی پوشیده نیست. در حقیقت، از زمان ظهور این تکنولوژی تا امروز طی دهه اخیر، مخصوصا در طول سالهای اخیر، قدمهای بزرگی در این راستا برداشته شده، به طوری که افزایش سرمایه گذاری در رمز ارزها، بازار معاملاتی پررونقی را شکل داده است. در این بازار، کوینهایی مثل بیت کوین و اتریوم فرمانروایان به شمار میروند!
اگرچه آن در مقایسه با اقتصاد جهانی هنوز کوچک است، اما DeFi در سال 2020 رشد سریعی داشته است. در اوایل سال 2019، تنها 275 میلیون دلار وثیقه رمزنگاری در اقتصاد DeFi قفل شده بود. تا فوریه 2020، این رقم به 1 میلیارد دلار افزایش یافت و در طول سال به رشد چشمگیری ادامه داد و در اوایل جولای به 2.5 میلیارد دلار، در اواسط جولای به 3 میلیارد دلار و در 25 جولای به 4 میلیارد دلار رسید.
این رشد نشان میدهد که علاقه قابلتوجهی به DeFi از درون جامعه رمزنگاری وجود دارد، اما هنوز بخش کوچکی است که بسیاری در خارج از صنعت هنوز نام DeFi را نشنیدهاند. پس بیایید ببینیم DeFi چیست و چرا اینقدر هیجان انگیز است.
دیفای (Defi) چیست؟
برنامه های امور مالی غیر متمرکز یا Defi به برنامه های نرم افزاری گفته می شود که قادر باشند امور مالی مختلفی از قبیل دریافت وام، اعطای وام، پرداخت اقساط و معاملات مالی را به نحوی غیرمتمرکز یعنی بدون نیاز به شخص سوم به عنوان واسطه به انجام برسانند.
دیفای یا Decentralized Finance یک مجموعه بزرگ از چندین پروژه مختلف است که می توانند سرویس های مالی غیر متمرکز را عرضه نمایند.
در حال حاضر بانک ها و نهادهای مالی متمرکز کنترل و مدیریت امور مالی را در دست دارند. متقاضیان جهت دریافت وام، پرداخت اقساط و مالیات یا خرید و فروش ارز لازم است به بانک ها، صرافی ها یا دیگر ارگان های متمرکز رجوع کنند. در سراسر دنیا، مردم برای انجام امور مالی خود به بانک ها و دولت ها اعتماد میکنند با این امید که آنها از ذخیره های پولی شان مراقبت می کنند و ارزش پول ملی را حفظ می نمایند. معامله گران نیز برای داشتن معاملات مالی ایمن به بنگاه ها و اشخاص ثالث اعتماد میکنند تا به عنوان واسطه حافظ حقوق دو طرف معامله باشند.
ولی در طول سالیان شاهد بوده ایم که واسطه هایی که به صورت متمرکز عمل می کنند می توانند دچار خطاهای غیرعمدی شده یا کارهایی مبتنی بر فساد مالی انجام دهند. به همین دلیل اندیشمندان اقتصادی به ایجاد اکوسیستم های مالی غیر متمرکز تحت عنوان Defi پرداختند تا از مزایای بلاکچین ها در انجام خدمات مالی استفاده نمایند.
پروژه های دیفای به صورت برنامه های نرم افزاری Open Source یا متن باز هستند که کاملا شفاف و بدون واسطه متمرکز در دسترس همگان قرار دارد. یعنی کاربران نظارت و مدیریت کامل بر دارایی خود را دارند و به واسطه Dapps یا برنامه های غیرمتمرکز با تمامی پروژه های بلاک چین ارتباط برقرار می نمایند.
کاربردهای دیفای
اغلب بخشهای دنیای مالی میتوانند از مزایای دیفای بهرهمند شوند، اما امروزه بیشتر فعالیتهای این حوزه در سه بخشِ کلی خلاصه میشود:
دریافت وام و وام دهی
پروتکلهای وامدهی غیرمتمرکز یکی از محبوبترین برنامههای کاربردی اکوسیستم دیفای هستند. وامدهی و دریافت وام بهصورت آزاد و غیرمتمرکز مزیتهای زیادی نسبت به سیستم اعتباری سنتی دارد. ازجمله ویژگیهای جالب پلتفرمهای وامدهی مبتنی بر بلاک چین میتوان به پرداخت فوری، امکان وثیقهگذاری با داراییهای دیجیتال و نیاز نداشتن به چکهای اعتباری اشاره کرد.
در این سیستمها، تأمینکنندگان نقدینگی با قراردادن داراییهای خود در پلتفرم میتوانند سود دریافت کنند و افراد دیگر میتوانند از آن نقدینگی وام بگیرند.
ازآنجاکه این خدمات روی بلاک چینهای عمومی عرضه میشود، نیاز به اعتماد به حداقل میرسد و شفافیت بسیار بالایی برقرار خواهد شد. بهطور کلی، سیستمهای وامدهی غیرمتمرکز ریسک طرف قرارداد را کاهش میدهند و باعث میشوند این کار ارزانتر و سریعتر باشد و افراد بیشتری از آن استفاده کنند.
خدمات بانکی پولی
با توجه به اینکه برنامههای DeFi طبق تعریف، برنامههای مالی هستند، خدمات بانکی پولی یکی از کاربردهای بدیهی این برنامهها است. این خدمات میتواند شامل صدور استیبل کوینها (Stable Coins– ارزهای دیجیتال باثبات)، رهن و بیمهنامه باشد.
با درنظرگرفتن روند بالغشدن صنعت بلاک چین، تمرکز زیادی بر ایجاد استیبل کوینهایی وجود دارد که مانند تتر ارزش ثابت داشته باشند و درعینحال غیرمتمرکز هم باشند.
استیبل کوین به نوعی از ارزهای دیجیتال گفته میشود که دارای پشتوانه یک دارایی یا کالای پایدار مانند دلار است. مثلاً یک ارز دیجیتال باثبات دلاری (مثل تتر) پشتوانه دلار دارد و ارزش آن همواره یک دلار است.
در مورد خدمات اعتباری، در سیستم سنتی بهدلیل وجود واسطههای فراوان، فرایند ثبت رهن و وثیقه بسیار پرهزینه و زمانبر است. با بهرهمندی از قراردادهای هوشمند، هزینههای حقوقی و پذیرهنویسی بهطور چشمگیری کاهش پیدا میکند.
از طرف دیگر، صدور بیمه روی بلاک چین نیاز به واسطهها را از بین میبرد و ریسک نقض بیمهنامه را تا حد زیادی کاهش میدهد. به این ترتیب، با حفظ کیفیت خدمات، مبلغ بیمهنامه میتواند کمتر شود.
صرافی های غیرمتمرکز
بهعقیده صاحبنظران، صرافیهای غیرمتمرکز در آینده حوزه معاملات مالی نقش انکارناپذیری خواهند داشت و این صرافیها خود شامل دیفای میشوند.
در صرافیهای غیرمتمرکز که روی بلاک چین کار میکنند، معاملهگران میتوانند داراییهای دیجیتال را بدون واسطه و بهشکل مستقیم خریدوفروش کنند. این معاملات از کیف پول شخصی کاربران انجام میشود.
ازآنجاکه یک سازمان متمرکز نمیتواند کنترلی بر فرایندهای صرافی داشته باشد، کارمزد معاملات بسیار ناچیز است؛ اگرچه هنوز درباره کارمزد تراکنشهای خودِ شبکه چالشهایی وجود دارد.
همچنین، میتوان از فناوری بلاک چین برای صدور و ارائه مالکیت تعداد زیادی از ابزارهای مالی بهره برد. این برنامهها با ایجاد بستری غیرمتمرکز، نیاز به اعتماد به سازمانهای امانتدار را از بین میبرند و با کمک فناوری دفتر کل توزیعشده، یک نقطه شکست یکتا ندارند که احتمال حمله به آنها وجود داشته باشد.
برای مثال، در حوزه دیفای میتوان ابزارها و منابعی را برای عرضه توکنهای سهامی (اوراق بهادار) ارائه داد که با آنها افراد و کسبوکارها میتوانند برای داراییهایی مثل سهام و املاک، ارز دیجیتال ایجاد کنند و پارامترهای دلخواه خود را برای آن در نظر بگیرند.
بازارهای مشتقه (قراردادهای آتی و اختیار) و همچنین بازارهای پیشبینی هم میتوانند زیرمجموعه دیفای باشند.
مؤلفههای تشکیل دهنده سیستم دیفای
به طور کلی عناصر و مؤلفههای شکل دهنده DiFi هم مشابه هر اکوسیستم مالی دیگری هستند. یعنی به ارزهای پایدار با کاربردهای مختلف، نیاز داریم. عناصر دیفای به شکل استیبل کوینها و خدماتی مشابه خدمات صرافیهای ارز دیجیتال و اعطای وام هستند. قراردادهای هوشمند چهارچوبی را برای اپلیکیشنهای DeFi فراهم میکند؛ چون میتواند شروط و فعالیتهای مورد نیاز برای اجرای خدمات را رمزنگاری نماید. برای مثال کد قرارداد هوشمند دارای کد خاصی است که حاوی مفاد و شروط قراردادهای بین فردی است. اگر شروط خاصی، عملی نشوند میتوان وثیقه را نقد کرد. تمامی این کارها به جای این که در بانک یا مؤسسه مالی انجام شوند، تنها با کمک یک کد، اجرایی میشوند.
در ادامه چهار لایه پشتیبانی از نرم افزاری دیفای میپردازیم:
لایه پرداخت ( Settlement Layer)
لایه پرداخت به عنوان لایه صفر هم شناخته میشود چون لایه پایه است و سایر تراکنشهای DeFi روی آن شکل میگیرند. این لایه شامل شبکه بلاکچین عمومی و ارز دیجیتال یا رمزارز خاص خودش است.
تراکنشهای اجرایی روی اپلیکیشنهای DeFi با کمک این ارزها انجام میشوند که ممکن است در بازارهای عمومی مورد معامله قرار گیرند یا نگیرند. اتریوم یکی از لایههای پرداخت است و توکن مربوط به آن هم اتر (ETH) است که در صرافیهای کریپتو معامله میشود. لایه پرداخت میتواند دارایی هایی مثل دلار آمریکا را به توکن تبدیل کند. این توکن ها در حکم نمادهای دیجیتالی داراییهای دنیای واقعی عمل میکنند. برای مثال توکن املاک نشان دهنده مالکیت یک قطعه زمین است.
لایه پروتکل (Protocol Layer)
پروتکلهای نرم افزاری شامل استانداردها و قواعد حاکم بر کارها یا فعالیتهای خاصی هستند. در دنیای واقعی هم اصول و قواعدی وجود دارد که تمامی شرکت کنندگان در صنعت باید به آنها پایبند بوده و پیشنیاز ورود به آن صنعت است. پروتکلهای دیفای هم قابل تبادل هستند، یعنی چند نهاد میتوانند به طور همزمان از این پروتکلها برای ایجاد یک خدمت یا اپلیکیشن کاربردی استفاده کنند. لایه پروتکل، نقدینگی لازم برای اکوسیستم DeFi را فراهم میکند. سینتتیکس (Synthetix) یکی از مثالهای پروتکل دیفای است. این پروتکل معاملاتی مبتنی بر اتریوم است و از آن برای تولید نسخههای ترکیبی از داراییهای واقعی استفاده میشود.
لایه اپلیکیشن (Application Layer)
اپلیکیشنهایی که رو در روی مشتری قرار میگیرند، در این لایه مستقر هستند. این اپلیکیشنها میتوانند پروتکلهای زیربنایی را به خدمات ساده و مشتری محور تبدیل کنند. متداولترین اپلیکیشنها در اکوسیستم رمزارزها شامل صرافیهای رمزارز و خدمات اعطای وام در این لایه قرار دارند.
لایه تجمیع (Aggregation Layer)
این لایه حاوی تجمیع کنندههای مختلفی است که برنامههای مختلف را از لایههای مختلف جمع آوری میکنند تا بتوانند خدمتی را در اختیار سرمایه گذاران قرار دهند. برای مثال امکان انتقال پول در میان ابزارهای مختلف مالی را فراهم میکنند تا سود را به حداکثر برسانند. این فعالیتهای معاملاتی در حالت عادی به هماهنگی و کاغذ بازی زیادی نیاز دارند. ولی این چهارچوب مبتنی بر فناوری، سرمایه گذاری را ساده کرده و معامله گران میتوانند به سرعت و به راحتی از خدمات مختلف استفاده کنند. وام دادن و گرفتن یکی از این خدمات است و در لایه تجمیع قرار میگیرد. خدمات بانکی کیفهای رمز ارز هم سایر خدمات قرار گرفته در این لایه هستند.
دیفای گاهی اوقات تحت عنوان «Lego money» هم شناخته میشود؛ چون میتوانید اپلیکیشنهای غیرمتمرکز(DAPPS) را در این پشته نرم افزاری کنار هم قرار دهید تا به حداکثر سود برسید. برای مثال استیبل کوین DAI را خریداری میکنید و بعد آن را روی پلتفرمی مثل Compound به فروش میرسانید تا سود کسب کنید. البته تمامی این کارها را با کمک گوشی هوشمندتان انجام میدهید.
امروزه اپلیکیشنهای غیرمتمرکز به طور وابسته به صنعت و بازار خاصی تولید میشوند. اپلیکیشنهای آتی هم تأثیر بزرگی روی زندگی روزمره ما خواهند داشت. برای مثال یک قطعه زمین یا خانه را در پلتفرم DeFi و تحت توافق رهنی خریداری میکنید و قیمت آن را در طول چند سال پرداخت میکنید.
اما چه بخواهیم چه نخواهیم، ما به سمت یک سیستم مالی جدید می رویم که نسبت به قبل آزادتر و غیرمتمرکزتر شده است. سوال اصلی این است که چگونه می توان توسعه آن را با کنترل ها و موازنه هایی هدایت کرد که خطرات را به حداقل می رساند و منافع بالقوه را تا حد ممکن گسترش می دهد. این چالش چند سال آینده ماست.
دیدگاهتان را بنویسید